شکستن کد فیلم
این اولین بار بود که هر گونه اطلاعاتی دربارهٔ این فیلم فاش شد. او به لیلی و گردا هشدار میدهد که این عمل بسیار خطرناک است و قبلاً هرگز انجام نشدهاست و لیلی یکی از اولین کسانی است که تحت آن قرار میگیرد. او با اتمام اولین عمل جراحی به لیلی میرسد، اما با یک عفونت جدی و منفی با درد سر و کار داد. تیری فرمو دبیر هنری جشنواره در مصاحبه با ایستگاه رادیویی «یوروپ ۱» بهطور ضمنی از انجام مذاکرات برای دعوت دوباره از فون تریه برای حضور در کن خبر داد. او با مردی که در ابتدا به او به عنوان اینار علاقه داشت دوست میشود و تأکید میکند که رابطه گردا با اینار تمام شدهاست زیرا اینار رفتهاست. جذابیت متقابل هانس و گردا یک چالش است، زیرا گردا در حال تغییر رابطه خود با لیلی است. در دی ماه اکران محمد رسولالله پس از ۱۲ هفته در گروه آزادی به پایان رسید. گردا پس از اتمام جراحی دوباره حضور مییابد، اما لیلی رنگ پریده و ضعیف است. لیلی دوباره تنها میرود. سپس سونیل نزد دکتر کورانا میرود و از او میخواهد تا به پلیس تلفن کند و گزارش قتل را بدهد. سونیل همه جا را دنبال آناند میگردد و بالاخره او را مییابد ولی وقتی او را در وضعیتی میبیند که عمل لوبوتومی رویش انجام شده و ادراکش را از دست داده و بیاختیار روی تخت افتاده تصمیم میگیرد او را بکشد و از این وضعیت خلاصش کند چون زندگی در این وضع جز زجر کشیدن برای آناند نیست، پس سونیل آناند را خفه میکند.
راجو در حالی که موفق به نجات مالی از دست مردان اسکات میشود، به شدت مجروح میشود. دیتریش «در اختیار ماشین قدرتمند روابط عمومی پارامونت پیکچرز قرار میگیرد» و به «ستاره ای جهانی» تبدیل میشود، قبل از آنکه تماشاگران آمریکایی او را در نقش «لولا لولا» در فرشته آبی ببینند (که در سال ۱۹۳۱ در آمریکا به نمایش در میآید). از آنجایی که ادامه حضور لیلی به عنوان یک مرد بیش از حد سخت میشود، او شروع به کمک گرفتن از روانشناسان میکند، اما هیچ نتیجه ای حاصل نمیشود، و در یک نمونه، تقریباً او را به آسایشگاه روانی سوق میدهد. او همچنین اشاره میکند که این دومین بار است که به او پیشنهاد این عمل را میدهد، اما بیمار اول بیش از حد عصبی شد و قبل از شروع جراحیها را ترک کرد. در این قسمت هری پاتر در سال ششم هاگوارتز تحصیل میکند. ویکام عقیده دارد در اینصورت، انسانها و زامبیها میتوانند در صلح کنار هم زندگی کنند. این موضوع باعث از بین رفتن هویت مردانهای میشود که او در تمام زندگی خود برای حفظ آن تلاش کرده بود. لیلی بلافاصله موافقت میکند و پس از آن بدون گردا به آلمان میرود تا عمل جراحی را آغاز کند.
هنگامی که رائول برای تبریک به اتاق او میرود، کریستین وانمود میکند که او را نمیشناسد، چرا که «شبح» در اتاق حضور دارد بدون آنکه سایرین (که برای تبریک آمدهاند) قادر باشند صدای او را بشنوند یا او را ببیند. وی را بدون محاکمه به زندان میاندازند. وقتی پدر تانوی ماجرا را میفهمد و متوجه علاقه دخترش به آناند میشود با وجود بهبودی آناند، مانع ترخیص او از تیمارستان میشود. تانوی به دلیل شوک مرگ آناند، دیوانه میشود. قاسم پس از درگیر شدن با مردی که مسبب دستگیری او بودهاست با دختری به نام زری (نگار) روبرو میشود که دختر مرد متمولی فیلم سینمایی ناهید است. از آن پس او شوکه میشود و او دچار بیماری روانی میگردد. همچنین این بیمارستان روانی را یک دکتر سابق ارتش به نام دکتر کورانا اداره میکند. آناند(سلمان خان) در یک بیمارستان روانی بستری است یکی از پزشکان به نام دکتر سونیل(جکی شروف) او را میشناسد سونیل به خانواده آناند مدیون است چون آنها خرج تحصیل سونیل را که کارگر آن خانواده بودهاست را دادهاند و آناند او را داداش سونیل صدا میکردهاست. دکتر سونیل از تانوی میخواهد تا دفتر خاطرات آناند را بخواند و به او کمک کند. دکتر سونیل قصد دارد در یک شب آناند را فراری دهد و برای این کار با تانوی هماهنگ میکند تا آن دو باهم از آن جا فرار کنند.
یک شب بعد از نوشیدن میلک پلاس (شیری که با مواد روانگردان مخلوط شده) بدنبال انجام یکی از آن «خشونتهای افراطی» میروند؛ ابتدا پیرمردی ولگرد (با بازی پائول فارل) را کتک میزنند و بعد با گروه بزهکار رقیب که بیلی بوی (ریچارد کانات) آنها را رهبری میکند کتککاری میکنند. یکی از خواص بسیار جالب «لایت موتیف» این است که میتوان آن را در مورد اشیاء، مکانها، و خلاصه همهٔ پدیدههای غیر زنده در یک فیلم به کار گرفت. آنها راهی خانه ای در شمال شهر میشوند تا با نصب ماهواره پول مورد نیاز شیرین را تأمین کنند. دریافتشده در ۲۹ آوریل ۲۰۰۷. در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۲۹ ژانویه ۲۰۱۸. این صفحه آخرینبار در ۲۹ مارس ۲۰۲۵ ساعت ۰۸:۲۲ ویرایش شده است. این صفحه آخرینبار در ۲۳ مارس ۲۰۲۴ ساعت ۰۵:۰۸ ویرایش شده است. این صفحه آخرینبار در ۲۴ ژانویهٔ ۲۰۲۵ ساعت ۲۱:۰۹ ویرایش شده است. در این فهرست فیلم محمد رسولالله به کارگردانی مجید مجیدی در صدر قرار گرفته است و به دنبال آن فیلمهای متری شیش و نیم و فروشنده در ردههای دوم و سوم قرار دارند.